دیکشنری
داستان آبیدیک
گندم آبی
english
1
agriculture
::
irrigated wheat
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
گند انبار
گند دهان
گند زا
گند زده کردن
گندآب
گندابراه
گندابرو
گنداندن
گندزدا
گندزدائی
گندزدائی کردن
گندگی
گندله سنگ
گندله سنگ آهن
گندم
گندم آبی
گندم زار
گندم سانان
گندم سیاه
گندم کوب
گندمآسیابی
گندمگون
گندمی
گنده
گنده شدن
گنده کردن
گندیدگی
گندیدن
گندیده
گندیده شده
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید